لطف‌الله مجد

  • محمدرضا شجریان(خواننده) و علی اصغر بهاری(کمانچه) و لطف‌الله مجد(تار) در جشن هنر شیراز

تاریخ تولد: 1296/01/01
تاریخ فوت: 1357/09/01
محل تولد: ایران - تهران - تهران
نوازنده
داریوش پیرنیاکان
حسین علیزاده
حسین تهرانی
جلیل شهناز
هوشنگ ظریف
فرهنگ شریف
مرتضی محجوبی
علینقی وزیری
محمدرضا لطفی
میرزا عبدالله فراهانی
امیرناصر افتتاح
حسن ناهید
محمدرضا شجریان
احمد عبادی
مهدی خالدی
علی اصغر بهاری

 مجد، لطف‌الله (زاده سارى مازندران 1296، درگذشته در تهران 1357) نوازنده مشهور تار كه به جهت سبك پرطراوت و متمايز درخشانش شهره گشته


مجد از روزگاران كودكى شيفته موسيقى بود و بيشتر اوقات با يك تار شكسته كه از انبار خانه در ازاى انجام تكاليف درسى‌اش هديه گرفته بود، اين سو و آن سو مى‌رفت و مى‌نواخت. اين بسيار نواختن‌ها موجب شد كه پدرش آن تار شكسته را از او بازستاند، اما گاه گاهى در ازاى تعهد به تمركز روى درس‌هايش در اوقات فراغت، تار را به او بازمى‌گرداند و مهم‌تر اينكه او هرگز به كلاس موسيقى نرفت و از هيج استادى موسيقى نياموخت. با گذشت زمان لطف‌الله كوشش خويش را در خلق آواهاى موسيقايى دو برابر گرداند تا با كار روى رشته‌هاى تار مهارت و استادى كسب كند. هرگاه صداى نواخته شدن آهنگى را روى گرامافون مى‌شنيد، آن را به حافظه مى‌سپرد و مى‌كوشيد آن را با تار اجرا كند و به تدريج قابليت‌ها و مهارت‌هاى خويش را ارتقا بخشيد و ديرى نپاييد كه در نواختن تار چيره‌دست شد. 

در سال 1919 به انجمن موزيك ملى پيوست كه توسط روح‌الله خالقى به منظور حفظ، ترويج و تعليم موسيقى ايرانى تاسيس شده بود. در آنجا دركى تازه از مبانى نت، زبان موسيقى را كسب كرد و در نتيجه تماس روزانه‌اش با استادان موسيقى، توانايى‌اش در نواختن تار پخته‌تر و آگاهانه‌تر گرديد به طورى كه ديرى نپاييد سبك متمايز خود را پديد آورد. او را به عنوان استاد نوازنده تار با سبك منحصر به فرد درخشانى شناختند، هرچند كه او هرگز مرشد و مربى‌اى نداشت و هيچ گاه تعليمات رسمى نديد.

مجد در سال 1323 به برنامه موسيقى راديو تهران پيوست و يكى از نخستين نوازندگانى بود كه در برنامه موسوم به گل‌ها شركت كرد كه توسط داود پيرنيا بنياد نهاده شده بود. اين برنامه در سال 1335 آغاز شد تا رابطه مضمونى بين موسيقى و شعر را در فرهنگ ايرانى به نمايش بگذارد. اجراهاى او در قطعات مختلف اين برنامه در ميان ماندگارترين كارهاى نوازندگى با تار نگريسته مى‌شود.

تصنيف‌هاى وى تنها نمود احساسات بيرونى او بود. مجد نوازنده‌اى برجسته، خودانگيخته و خودآموخته است كه ابداعاتش و شيوه نواختنش تقليدى از هيچ استاد برجسته‌اى نيست، اگرچه تا حدودى با اندك مشابهتى سبك نواختن عبدالحسين شهناز در پاره‌اى قطعاتش قابل تشخيص است. نواختنش به راستى نمودى از حالات و عواطف درونى او در لحظه‌اى بود كه تار را به دست مى‌گرفت. او بالاخص خلاقيتى در اجراى فرازهاى ريتميك داشت و با مهارتى تمام و سرعتى بى‌همانند مضراب يا زخمه را به كار مى‌گرفت. 

مجد يكى از مشهورترين استادان برجسته بديهه‌نوازى در موسيقى ايرانى است و به گفته خودش بدون هيچ برنامه از پيش تعيين شده‌اى تحت تاثير عواطفش در لحظه‌اى كه تار را در دست دارد، مى‌نواخت. اسماعيل نواب صفوى، تك مضراب‌هاى مجد را به فروچكيدن نرم نرم قطرات باران تشبيه مى‌كند و قطعات ريتميك ارتجالى و بداهه‌نوازى‌هايش را به سيلان آب‌ها. اجراهاى موسيقايى او بازتابى از فراز و فرودهاى زندگى اوست. گاهى از اوقات، دلى در غم نشسته داشت و گاه شورى از شادى برمى‌انگيخت.

مجد خود را چندان درگير تصنيف نكرد. در ميان كارهايش در اين ژانر مى‌توان از تصنيف «دور از رخ تابانش» و ديگر «اميد دل» با شعرى از على مؤيد ثابتى ياد كرد كه به خوبى شناخته شده است. او تمركز خود را روى نواختن تار گذاشت. از خود چندين چارمضراب به جاى گذاشته مثل موزيك ويژه رقص و چندين قطعه آهنگين ديگر كه اكثر آن‌ها در ميان آثار موجود از زيباترين‌ها در هنر موسيقى ايرانى به شمار مى‌آيد.

ترجمه از ایرانیکا

مهدی افشار