غلامحسین بنان
- بنان....ای الهه ناز.....
بنان
بنان، غلامحسین (زاده تهران اردیبهشت 1290/می 1911 درگذشتة تهران 10 اسفند 1364/فوریه 1986)، یکی از برجستهترین خوانندگان قرن بیستم ایران
بنان به جهت کیفیت والای صدایش، دانش گستردهاش در باب ردیفهای آوازی، دقت و ظرافت سبک آوازیاش و قابلیتش در انطباق شعر با موسیقی که به لطف موسیقی، تفسیری نو از شعر فارسی به دست داد، شهره بود.
بنان در خانوادهای نامآور و برجسته با پیشینه خدمات دولتی در تهران متولد شد. پدرش کریمخان بنانالدوله فرزند محمدتقی میرزا فضلالله خان مستوفی نوری بود که به موسیقی سنتی عشق میورزید و مادرش نیز از شاهزادگان قاجاری و دختر محمدتقی میرزا رکنی (رکنالدوله، برادر ناصرالدین شاه) بود. در خاندان بنان، هنر ستایش و حمایت میشد و بنان در چنین خاندانی پرورده و بالیده شد. پدرش آواز میخواند و تار مینواخت و مادرش پیانو و خالهاش نی. هر هفته یک بار دوستان پدرش در مهمانی صمیمانه و غیررسمی در خانهشان گرد میآمدند و در جمع آنان مردان موسیقی شناخته شده نیز حضور داشتند.
آموزش بنان به شیوه خانوادههای دیوانسالار بود که در این آموزشها تاکید بر خوشنویسی و ادبیات فارسی میشد و بنان در هر دو این رشتهها سرآمد گردید. دستنوشتههایش همانند خوشنویسی بود و اشعار بسیاری در سینه داشت. به جهت حافظه بسیار قویاش در کودکی و در سراسر زندگی شناخته شده بود. تواناییاش در تقلید لهجهها و شیوه رفتار و گفتار دیگران زبانزد همه کسانی بود که او را از نزدیک میشناختند. بنان تحت تعالیم مادرش پیانو آموخت و با همراهی او، خواندن آواز را نیز فراگرفت. او همچنین به صفحات ضبط شده صدای پدرش گوش میداد و همان آواها را تقلید میکرد. خواهرانش تحت تعالیم مرتضی نیداود آموزش تار میگرفتند. بنان به هنگامی که خواهران درس تار میگرفتند، حضور مییافت و آنچه را آنان میآموختند، در حافظه خود ضبط میکرد و برای بازخوانی درسهایشان، آنان را یاری میداد. نیداود استعداد و ذوق بنان را کشف و پدر بنان را ترغیب کرد تا اجازه دهد به او خواندن آواز را بیاموزد. بنان از سن یازده سالگی نزد نیداود شروع به فراگیری آواز کرد و بعداً در کنار خواننده مذهبی، ضیاءالذاکرین که خواننده محبوب پدرش بود، مطالعات آوازی را به جد پی گرفت. بعدها مطالعات آوازی خود را نزد ناصر سیف، از خوانندگان انجمن اخوت ادامه داد.
بنان تحت تاثیر عدهای از آوازخوانان و نوازندگان قرار داشت. در جوانی به صدای Jan b Dam vand گوش میسپرد و از آن صدا تقلید میکرد که دامنة صدایش بسیار بالا و در عین حال نرم و بیخش میخواند. او بعدها تحت تاثیر ادیب نصاری قرار گرفت که از طریق صفحاتش او را میشناخت. از دیگر خوانندگانی که به طور غیرمستقیم بر سبک و سیاق آوازخوانی بنان اثر گذاشتند میتوان از رضا قلی میرزای ظلی، طاهرزاده، تاج اصفهانی و امیر قاسمی یاد کرد.
اگرچه ردیفهای آوازی نظاممندی در دوران شاگردی بنان وجود نداشت، مکاتب منطقهای مختلفی وجود داشت که از آن جمله میتوان به مکتب اصفهان و مکتب شیراز اشاره کرد که شاخصتر بودند. سبک بنان ترکیبی از سبک کسانی بود که مکاتب اصفهان و تهران (وزیری) را بنیاد گذاردهاند. آوازخوانی او همچنین تحت تاثیر سبک ویلون ابوالحسن صبا بود که ردیفهایش برای ضیاءالذاکرین تنظیم شده بود.
در سال 1323، علینقی خان وزیری، آهنگساز و نوازندة پرآوازه اصلاحات و تحولاتی را در موسیقی سنتی با تصنیفهای جدیدش پدید آورد. آشنایی او با برگزاری ارکستر و نتنویسی غربی زمینهساز بنیانگذاری هنرستان و باشگاه موسیقی شد که در آنجا به طور پیوسته روحالله خالقی، دستیار علینقلی خان وزیری که بعدها جانشین وی و مدیر هنرستان موسیقی ملی شد، برای اجرای کنسرتها برنامهریزی میکرد. از طریق این کنسرتها بود که روحالله خالقی آوای بیهمانند بنان را کشف و او را تشویق کرد تا به برنامههایش بپیوندد و بنان به تدریج خواننده اصلی کنسرتهایی شد که توسط خالقی در سبک وزیری خوانده میشد. آشنایی بنان با کارها و شیوه خوانندگی وزیری و ارتباطش با خالقی قویاً بر او تاثیر گذاشت و موجب شد شفافیتی در لحن خواندنش و رسایی متفاوتی در بیان اشعار غنایی پدید آید و اشعار غنایی را متناسب با معانی کلاسیک آنها، با گوشههای سنتی دستگاهها به شیوهای دقیق منطبق گرداند. همچنین این خالقی بود که انجمن موسیقی ملی را بنیاد نهاد و بنان را تشویق کرد تا صدایی متوازنتر و ضربآهنگی قویتر داشته باشد و همراه با ارکستر بخواند.
بنان در سال 1315 به استخدام وزارت کشاورزی درآمد و سپس برای شرکت ایران بار در اهواز مشغول به کار شد. در سال 1322 به تهران بازگشت تا در سازمان غله به کار مشغول شود و سرانجام مسوولیت توزیع کوپنهای نان را در «سازمان غله و نان» عهدهدار شد. از سال 1321 همکاری با رادیو را آغاز کرد، ابتدا با ابوالحسن خان صبا همکاری میکرد که در ارکستر او سازهای ایرانی و غربی توامان به کار گرفته میشد. این برنامهها یا به صورت زنده و یا هفتهای دو شب از رادیو پخش میشد. بنان همچنین به طور پیوسته با انجمن موسیقی ملی همکاری داشت و ماهی یک یا دو بار برنامه اجرا میکرد. در این انجمن موسیقی ابتدا تصنیفهای وزیری و خالقی که عمدتا تصنیفهای بلند بود، توسط تکنوازان همراه با ارکستری بزرگ از نوازندگانی با سازهای ایرانی و غربی اجرا میشد. بنان در ابتدا تعلق خاطری به آواز نشان میداد اما خالقی او را تشویق کرد تصنیفهای جدید را با ارکستر بخواند. اگرچه بنان مطالعات موسیقایی نداشت، قابلیتش در به خاطر سپردن نکات موسیقایی به او اجازه میداد تا این قطعات را به آسانی فراگیرد. او نام گوشهها، لحنها، تقطیعها و فواصل را در حاشیه اشعار غنایی یادداشت میکرد.
بنان به طور پیوسته در اجتماعات رسمی و غیررسمی اجرا داشت و دقتی بسیار در انتخاب اشعار و همراهی با موزیک از خود نشان میداد و همواره در آغاز هر برنامهای به دفتر یادداشت خود ارجاع میکرد. در مهمانیهای غیررسمی غالبا با بیان داستانها و خواندن ترانههای عامیانه و خندهآور شروع میکرد و اجراهای جدی را برای اواخر شب به جای میگذاشت. غالبا در گردهماییها قطعات ریتمیک و ضربی را به صورت بداههخوانی همراه با تنبکی که خود مینواخت، اجرا میکرد. ترجیح او به ترانهخوانی، سرانجام او را ترغیب کرد تا رشتهای را در موسیقی به طور انحصاری دنبال کند. انجمن موسیقی ملی بعدها به دو سازمان تقسیم گردید: کنسرواتوار موسیقی ملی (هنرستان موسیقی ملی) و برنامه گلها که از سال 1334 آغاز به کار کرد، توسط داود پیرنیا و وزیری اداره میشد. در سال 1332 او یکی از نخستین تعلیمدهندگان در هنرستان ملی موسیقی شد اگرچه تعلیم و آموزش موسیقی در مرحله دوم فعالیت او یعنی آوازخوانی قرار داشت. او به نوازندگان و آوازخوانانی که شیوههای سنتی آوازخوانی را دنبال میکردند، آموزش میداد.
بنان همچنان هفتهای دو تا سه بار در رادیو اجرایی پانزده دقیقهای داشت که شامل آواز و تصنیفی کوتاه میشد. او ترانههای مد روز و نیز قطعات کلاسیک را میخواند. این ترانهها عموما توسط علینقلی وزیری، روح الله خالقی، نصرالله زرین پنجه، مرتضی محجوبی، اکبر محسنی و علی تجویدی تصنیف شده بود. غزلهایی که برای این تصنیفها انتخاب میشد، معمولا از رهی معیری و نواب صفا بود. در اهتمامی که خالقی برای احیای موسیقی ایرانی به عمل میآورد، بنان یکی از برجستهترین خوانندگان این موسیقیها بود. آنان موسیقی سنتی را برای ارکستر تنظیم میکردند و همراه با آن، تصنیفهای تازهتری را به کار میگرفتند که اساسا دارای ملودیهای ایرانی با هارمونیها و اینترلودها و سازهای غربی بود.
بنان در سال 1337 در نتیجه یک تصادف اتومبیل، بینایی چشم راستش را از دست داد که عمیقا بر آوازخوانی او اثر گذاشت. این حادثه نه تنها موجب شد کارش را جدیتر دنبال کند، بلکه از آن زمان به بعد شروع به خواندن قطعات ضربی بیشتری کرد که مورد استقبال عموم مردم بود. بنان از حدود سال 1346 از خواندن به طور فعال کناره گرفت اگرچه در محافل و مهمانیهای خصوصی هرچندگاهی ترانهای میخواند.
بنان در اجراهایش بسیار دقیق و روشمند بود تا خواندنش را بهبود بخشد. او هرگز در تلویزیون ظاهر نشد و ترجیح میداد به طور زنده برای مخاطبانش بخواند. از آنجا که او هرگز در کلوبهای شبانه یا کنسرتها، ترانهخوانی نمیکرد، اکثریت مردم او را تنها از طریق صدایش در رادیو و صفحاتش میشناختند. او زندگی نسبتا سادهای را میگذراند و هرگز در پی تجملات نرفت. چهار بار ازدواج کرد و دو فرزند از خود به جای گذاشت. نخستین همسرش، مریم وزیری، خواهر علینقی وزیری و آخرین همسرش پری آوار بود که پس از او، چندی بزیست. بنان به جهت کیفیت صدایش و نیز شیوه آوازخوانیاش پرآوازه گردید. اگرچه دامنة بالا و صدای پر و قوی از خصوصیات آوازی مطلوب زمانه بود و احتمالا این گرایش ظاهرا از خوانندگان مذهبی ناشی میشد که باید مخاطبان عظیمی را پوشش میدادند؛ او صدایی نسبتا پایین، نرم و لطیف و چهرهای بسیار آرام داشت که همگون با صدایش بود. تحریرها و آرایههای آواییاش نرم، بیتلاش، شفاف و در ترانههایش آسان جایگزین میشد. خالقی تحریرهای او را دوست میداشت و آنها را به مرواریدهای افتاده بر زمین مرمرین توصیف میکرد. بهرهگیریاش از این آرایههای آوایی در نوع خود نظاممند، طولانی، جهتدار و در جای درست خود بود. تقطیعهایش نیز نظاممند بود. او میدانست در چه اندازه و در کجا مکث کند تا تعلیق لازم را برای شنوندگانش پدید آورد.
بنان موسیقی ایرانی و شعر فارسی را نیکو میشناخت. در گزینش موسیقی برای شعر، با دقت بسیار گوشهها را انتخاب میکرد که با معنای شعر همگونگی داشت. او همچنین با دقت تمام میکوشید تا ملودی و آرایهها را با اشعار تطبیق دهد و نسبت به تفسیرهای شعری بسیار حساس بود. او با مهارت تمام و تواناییای که در موسیقی داشت به اشعاری که میخواند، معنا و احساس میبخشید و با توجه به معنای شعرها، کیفیت و زمانبندی صدای خود را تغییر میداد. قبل از هر اجرایی چهارچوبهای اصلی و مسیر اجرا را مشخص و برنامهریزی میکرد و در مواردی تغییراتی در نظم سنتی گوشهها پدید میآورد تا با شعر متناسبتر باشد. او همچنین ابیات خاصی را از غزلها برمیگزید و در مواردی نظم ابیات را تغییر میداد و سپس شیوه بیانی موسیقایی خود را با توجه به تفسیر و معنای شعر تنظیم میکرد. بنان سبکی را پدید آورد که منحصر به خودش و متاثر از افرادی بود که از آنان تاثیر پذیرفته بود. او در خلوت خویش روی آن سبک کار، تجربهاندوزی و نوآوری میکرد و آن را به کمال میرساند. بنان با رضا ورزنده سنتورنواز و لطفالله مجد، نوازنده تار بسیار همگون و همراه بود و از آنان برای نواختن ساز بهرهها گرفت. او همچنین از همکاری با مرتضی محجوبی پیانونواز و مهدی خالدی نوازنده ویلون و محمود تاجبخش و پرویز یاحقی بسیار خوشنود بود.
جایگاه بنان در موسیقی ایرانی جایگاهی رفیع است و طیف وسیعی از مردم به صدای بنان عشق میورزند. اگرچه او در ابتدا یک آوازخوان سنتی بود، اما به تدریج با دستگاههای موسیقی ایرانی آشنا شد و صدای خود را با روندهای موسیقی روز و مرجحاً تصنیفهای شبه غربی وزیری، خالقی و دیگران تطبیق داد. صرف نظر از تجربیاتی که در حرفهاش کسب کرده بود، دارای قدرت بیان عاطفی و برقراری ارتباط در سطح مطلوبی بود. او میتوانست انسانها را از خویشتن خویش بیگانه گرداند، روحی تازه به آنان بخشد و آنان را به نشاط و اندوه فروبرد. تواناییاش در فروبردن شنوندگانش در حال و هوایی خلسهمانند موهبتی بود که به او اعطا شده بود. و بدین ترتیب بود که بنان به عنوان یک خواننده ایرانی در شمار اسطورهها قرار گرفت.
ترجمه از دایره المعارف ایرانیکا
آثار:
آثار به جا مانده از این هنرمند را حدود ۳۵۰ اثر ذکر کرده اند که در آرشیوی خصوصی نگهداری می شود و بسیاری از آنها هنوز در دسترس عموم قرار ندارد. فهرستی از این آثار در کتاب "از نور تا نوا" انتشار یافته است.
از جمله آثار او میتوان به صفحات گرامافون همراه با نوازندگان مختلف و برنامههای رادیویی همراه با ارکستر "گلها" و "تکنوازان" آن، کنسرت های مختلف و اجراهای خصوصی اشاره کرد. او بیش از 70 برنامه در مجموعه برنامه گلها در رادیو خوانده و بیش از 300 برنامه در رادیو ضبط کرده است.
از ماندگارترین آثار آوازی او میتوان به موارد زیر اشاره کرد :
1- آواز ماهور با غزل سعدی "همه عمر بر ندارم سر از این خمار مستی"، همراه با پیانوی جواد معروفی.
2- آواز دشتی، گوشه دیلمان با شعر سعدی "چنان در قید مهرت پایبندم ".
3- آواز اصفهان بر روی غزلی از ابوالحسن ورزی " آمد اما در نگاهش آن نوازشها نبود".
و از تصنیف ها و قطعات او :
4- تصنیف "الهه ناز"، در مایه دشتی، آهنگساز اکبر محسنی، شعر از کریم فکور و تنظیم برای ارکستر از روح الله خالقی. (معمولاً خالقی و یا جواد معروفی تصنیف ها را برای ارکستر تنظیم می کردند.)
این تصنیف نوآورانه نخستین بار سال 1333 از رادیو پخش شد و همسر بنان گفته که بنان این ترانه را ابتدا برای کارگران خوانده است.(اشاره به سادگی ترانه و اینکه آهنگساز و شاعر آن افراد به نامی نبودند، بنابراین مخاطبش را در وهله ی اول مردم عادی در نظر گرفته است و نه صاحب نظران.)
5- سرود میهنی- حماسی "ای ایران، ای مرز پرگهر" در مایه دشتی، آهنگساز روح الله خالقی، شعر از حسین گل گلاب.
تاریخ نخستین اجرای این سرود 27 مهرماه 1323، در تالار مدرسه کل نظام تهران است. البته نسخه ای از این اجرای اولیه_ که گویا با شور حماسی بیشتری خوانده شده_ در دست نیست و اجراهای بعدی مربوط به سالهای بین 1342- 1337 همراه با ارکستر گلهاست.
6- تصنیف "مرا عاشقی شیدا تو کردی"، آهنگساز علی تجویدی، شعر از منیر طه.
7- تصنیف "من از روز ازل دیوانه بودم"، در مایه سه گاه، ساخته ی مرتضی محجوبی، شعر از رهی معیری.
8- "آمدی جانم به قربانت ولی حالا چرا"، در مایه بوسلیک، آهنگ از روح الله خالقی و شعر از محمدحسین بهجت تبریزی (شهریار).
9- "آذربایجان" در مایه شور- ابوعطا، آهنگساز روح الله خالقی، شعر از رهی معیری.
10- "نوای نی"، آهنگ مرتضی محجوبی، شعر از رهی معیری.
11- "خوشه چین"، در بیات اصفهان، آهنگساز روح الله خالقی، شعر از کریم فکور.
12- "میناب"، آهنگ روح الله خالقی، شعر حافظ. (به گفته ی بنان هیچ کس نتوانسته حتی با دریافت مبلغی به عنوان جایزه، این ترانه را بخواند.)
13- "بوی جوی مولیان"، در بیات اصفهان، ساخته ی روح الله خالقی، شعر از رودکی، اجرای دو نفره با اشرف السادات مرتضایی (مرضیه) در سال 1344.
14- "کاروان"، با آهنگسازی مرتضی محجوبی، شعر رهی معیری.
15- "ای آتشین لاله"، در مایه افشاری، آهنگ روح الله خالقی ، شعر رهی معیری.
16- "بهار دلنشین(بهار آرزو)" در بیات اصفهان، ساخته ی روح الله خالقی، شعر از بیژن ترقی.
17- "ساقی(من بیدل ساقی به نگاهی مستم)"، آهنگ از مرتضی محجوبی، شعر رهی معیری.
18- "دیدی ای مه"، آهنگ از پرویز یاحقی، شعر از رهی معیری.
19- "دیدار یار"، آهنگ از علینقی وزیری، شعر حافظ.
20- "خریدار تو"، آهنگ از علینقی وزیری، غزلی از سعدی.
21- "چه شورها"، تصنیفی از عارف قزوینی، در مایه ی شور.
22- تصنیف "توشه عمر" در دستگاه همایون، شعر از رحیم معینی کرمانشاهی.
23- "یار رمیده"، آهنگساز جواد معروفی، شعر از رهی معیری.
24- "تنها تویی"، آهنگ از علی تجویدی، شعر از رهی معیری.
25- تصنیف "رویای هستی"، آهنگساز حسینعلی ملاح*، شعر از اسماعیل نواب صفا.
26- تصنیف های "مشتاق و پریشان"، "شب جوانی"، "نوای این دل خسته"، "خاموش"، "من بی دل"، "حافظانه ۱ و 2"، "جلوه دلدار"، "خلوتگاه راز"، "راز نگاه" و ...
در سال 1376ـ 1375 خورشیدی، برگزیده ی آثار او در سلسله نوارهایی به نام "یک شاخه گل" به کوشش محمدرضا منوچهری فر و با نوشته هایی از سیدعلیرضا میرعلی نقی منتشر شد.
پیش از انقلاب برخی از برنامه های بنان توسط واحد انتشارات سازمان رادیو و تلویزیون ملی ایران و سپس در موسسه ی کاسپین تولید و منتشر شده است. پس از آن، انتشارات "ماهور" و برخی دیگر نیز چند آلبوم از آثار بنان را منتشر کرده اند.
مجموعه سی دی های "آشنایی با شیوه آواز استاد غلامحسین بنان"، توسط "موسسه فرهنگیهنری چهارباغ" منتشر شده که در آن به بررسی و تحلیل شیوهی آواز غلامحسین بنان و معرفی آثار او در دستگاهها و آوازهای شور، دشتی، ابوعطا، افشاری، بیات ترک و نوا پرداخته شده است.
منبع اطلاعات آثار: سایت ایران ایرانی ها