هژبر ابراهیمی
-
قسمت 1: مختصری از دوران کودکی و نوجوانی -
قسمت 2: آغاز دوران کاری -
قسمت 3: دوران دانشگاه -
قسمت 4: ازدواج و زندگی شخصی -
قسمت 5: دوران فعالیت در اصفهان -
قسمت 6: تجربیات و روشهای کاری- ارتباط با سایر هنرها -
قسمت 7: تجربیات و روشهای کاری- بزرگترین چالش به عنوان یک مجسمه ساز -
قسمت 8: تجربیات و روشهای کاری- نحوه ی انتخاب سوژه ها -
قسمت 9: تجربیات و روشهای کاری- مراحل ساخت یک اثر -
قسمت 10: تجربیات و روشهای کاری- مفهوم و بهره ی مجسمه سازی برای شما -
قسمت 11: تجربیات و روشهای کاری- علت پایداری شما در این مسیر -
قسمت 12: تجربیات و روشهای کاری- تجربیات برگزاری نمایشگاه برای شما -
قسمت 13: تجربیات و روشهای کاری- نحوه مواجهه با نقد منفی -
قسمت 14: مجسمه سازی- مقایسه مجسمه سازان قبل و بعد از انقلاب -
قسمت 15: مجسمه سازی- وضعیت مجسمه سازی امروز ایران -
قسمت 16: جهان بینی فردی- مهم ترین روز زندگی -
قسمت 17: جهان بینی فردی- خوشبختی
پیشگفتار مصاحبه با محمد هژبر ابراهیمی
در تاریخ هنر ایران، برخی نامها نهتنها یادآور هنر که یادآور ایستادگی، رنج و عشقاند.
محمد هژبر ابراهیمی (۱۳۰۵–۱۴۰۲) از همان نسل هنرمندانی است که از دل خاک و سنگ برخاستند تا از سنگ، انسان بسازند؛ نسلی که هنر را نه حرفه، که نحوهٔ زیستن میدانست.
او در رفسنجان زاده شد، اما کودکیاش در یزد گذشت؛ همانجا که در دهسالگی، به جای هاون، نخستین پیکرهاش را از سنگ تراشید و از همان روز مسیر زندگیاش دگرگون شد. آنگاه که استاد سنگتراش از خشم ابزار بر او افکند، سرنوشت، مردی به نام سیدمهدی چیتی را بر سر راهش گذاشت — کسی که او را نزد استاد علیاکبر صنعتی برد، و از آن دیدار، مکتب هنری تازهای آغاز شد
هژبر ابراهیمی شاگردی را نزد استاد صنعتی آموخت و بعدها خود به یکی از چهرههای شاخص «مکتب کرمان» در مجسمهسازی ایران بدل شد. فارغالتحصیل دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران در سال ۱۳۴۸، او نیمقرن در عرصه خلق و آموزش هنر تندیسگری کوشید؛ از ساخت تندیس امیرکبیر در رفسنجان و فردوسی در دانشگاه اصفهان، تا پیکرههای باشکوهی چون اسب ایرانی در خانه هنرمندان ایران، که از بزرگترین مجسمههای دستساز کشور است
اما آنچه از هژبر ابراهیمی چهرهای استثنایی میسازد، نه فقط حجمهایش که حجمِ زندگی اوست — زندگیای که با سنگ آغاز شد و با روح انسان ادامه یافت. او میگفت:
«هنر باید با گوشت و خون هنرمند آمیخته شود»
و چنین نیز زیست: هنرمندی که تا واپسین سالهای عمر، در ۹۵ سالگی، هنوز میتراشید، میآفرید و به شاگردانش میآموخت که زیبایی، حاصل ایمان است نه ابزار.
او در کنار استاد صنعتی در ساخت مجسمههای میدان توپخانه، موزه راهآهن و موزه هلالاحمر مشارکت داشت و در برپایی موزه صنعتی کرمان نقشی بنیادین ایفا کرد. نمایشگاههایش در تهران، اصفهان و رفسنجان، بازتاب نگاهی انسانی به هنر بود: هنری که در عین ریشهداری در سنت، به روشنی مدرن میاندیشد.
محمد هژبر ابراهیمی، وارث و پرچمدار نسل طلایی مجسمهسازان کرمان — صنعتی، صدیقی، دارش و قهاری — بود؛ نسلی که در میانه خاک کویر، از سنگ، ایمان ساختند. آثارش در فضاهای شهری، موزهها و دانشگاهها، همچون پیکرههایی زنده از تاریخ فرهنگی ما باقی ماندهاند؛ نشانههایی از پیوند «کار»، «ایمان» و «زیبایی»
در این گفتوگو، میخواهیم از او و دربارهٔ او بپرسیم: از سالهای شاگردی در کنار صنعتی تا روزهای پیری در آتلیه، از ریشههای مکتب کرمان تا معنای انسان در هنر، از پیکرهها تا روحی که در آنها دمیده است.
گفتوگویی برای فهم یک زندگی؛ زندگی مردی که سنگ را به شعر بدل کرد.
آرته
بیوگرافی محمد هژبر ابراهیمی
محمد هژبر ابراهیمی (متولد ۱ فروردین ۱۳۰۵ – درگذشته ۲۷ فروردین ۱۴۰۲) یکی از برجستهترین مجسمهسازان ایرانی و از پیشگامان مکتب مجسمهسازی کرمان بود که نقش مهمی در توسعه و رواج این هنر در ایران ایفا کرد. او با خلق آثار ماندگار در شهرهای مختلف ایران و مشارکت در تأسیس موزههای مهم، میراثی غنی در هنرهای تجسمی از خود بهجا گذاشت.
زندگی
محمد هژبر ابراهیمی در ۱ فروردین ۱۳۰۵ در پاریز، از توابع رفسنجان، به دنیا آمد. در کودکی پدرش را از دست داد و این فقدان او را به کار و تلاش زودهنگام واداشت. در همان دوران کودکی، بهصورت پیاده از کرمان به یزد سفر کرد و در کارگاه گچفروشی در یزد مشغول به کار شد. در این کارگاه، اولین تجربه تراش سنگ را انجام داد که اگرچه منجر به از دست دادن شغلش شد، اما مسیر هنریاش را گشود. در دهسالگی، استعداد او در مجسمهسازی توسط استاد سید مهدی چیتی، هنرمند برجسته یزدی، کشف شد. تشویقهای چیتی او را به ادامه این مسیر سوق داد و در سال ۱۳۱۸، هژبر ابراهیمی شاگرد استاد علیاکبر صنعتی شد. او در سال ۱۳۴۸ از رشته مجسمهسازی دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران فارغالتحصیل شد.
هژبر ابراهیمی نقش مؤثری در تأسیس موزه آثار استاد علیاکبر صنعتی در میدان امام خمینی (توپخانه) تهران و موزه صنعتی کرمان داشت. او همچنین در راهاندازی موزههایی چون موزه هلال احمر و موزه راهآهن مشارکت کرد و در ساخت مجسمههای میدان توپخانه با استاد صنعتی همکاری داشت. او در کنار مجسمهسازی، به نقاشی نیز میپرداخت و معتقد بود که هنر باید با وجود هنرمند آمیخته شود و پایانی برای آن نمیتوان تصور کرد.
فعالیتهای هنری
هژبر ابراهیمی در طول بیش از هفت دهه فعالیت هنری، نمایشگاههای انفرادی و گروهی متعددی در تهران، اصفهان و رفسنجان برگزار کرد. او半天ماویورک در سال ۲۰۱۴، او در اولین سمپوزیوم مجسمهسازی کرمان شرکت کرد و مجسمه فلزی پرستو را خلق کرد که در شهر کرمان نصب شد. همچنین مجسمه ۴ متری عیسی ماهانی از جنس فایبرگلاس، آخرین اثر شهری او، در پارک مشاهیر کرمان نصب شده است.
آثار
برخی از آثار برجسته محمد هژبر ابراهیمی عبارتند از:
- تندیس امیرکبیر، رفسنجان
- تندیس صنایع دستی، کرمان
- تندیس نبرد گاوها، جزیره ناژوان زایندهرود، اصفهان
- تندیس هزار دستان، اصفهان
- تندیس سگ لمیده، اصفهان
- تندیس حکیم ابوالقاسم فردوسی، دانشگاه اصفهان