محمدعلی بهمنی
-
قسمت 1: سال های کدکی و نوجوانی -
قسمت 2: تاسیس چاپخانه در بندرعباس و آغاز فعالیت در رادیو -
قسمت 3: شورای شعر پیش از انقلاب -
قسمت 4: دوستان هم دوره(حسین منزوی، عمران صلاحی، جلال سرفراز) -
قسمت 5: داستان جشنواره شعر رضوی -
قسمت 6: داستان سفر به شمال در روزهای جنگ -
قسمت 7: داستان آقای اقبالی و آتش زدن کتابها -
قسمت 8: داستان زن بندری و قایق سواری -
قسمت 9: شعر برای کودکان -
قسمت 10: شعری به یاد استاد(محمدرضا شجریان) -
قسمت 11: داستان روز هفده شهریور و میدان ژاله -
قسمت 12: قالب و محتوای سروده ها -
قسمت 13: شعر و زندگی -
قسمت 14: شعر و ادبیات- درباره قالب شعری(غزل) -
قسمت 15: شعر و ادبیات- جایگاه ادبی و ویژگی شعرهای شاعر -
قسمت 16: شعر و ادبیات- درباره انتشار سروده ها -
قسمت 17: شعر و ادبیات- علت استمرار و پایداری در سرودن اشعار -
قسمت 18: شعر و ادبیات- کارکرد شعر و کار شاعر -
قسمت 19: شعر و ادبیات- قالب های شعری معاصر -
قسمت 20: جهان بینی فردی- خاطراتی از دیدار با دیگر شاعرها -
قسمت 21: جهان بینی فردی- شاعران زن معاصر -
قسمت 22: جهان بینی فردی- شعر در جامعه امروز -
قسمت 23: جهان بینی فردی- تاریخ تحولات شعر -
قسمت 24: جهان بینی فردی- درباره زندگی -
قسمت 25: جهان بینی فردی- توصیه به جوانان -
قسمت 26: جهان بینی فردی- درباره پروژه آرته
محمدعلی بهمنی، شاعر و غزلسرای برجسته ایرانی، در ۲۷ فروردین ۱۳۲۱ در بندرعباس به دنیا آمد. با این حال، او میگوید که دو ماه به تولدش مانده بود که در سفری به دزفول، خانوادهاش برای عیادت از برادر بیمار خود به قطار رفتند و او در همان قطار به دنیا آمد. به همین دلیل، در شناسنامهاش محل تولد «اندیمشک» ثبت شد. هرچند او مدت زیادی در اندیمشک نماند و بیشتر دوران کودکی خود را در تهران و مناطق مختلفی چون شمیرانات، شهر ری و کرج گذراند، زیرا پدرش که در راهآهن شاغل بود، مأموریتهای متعددی داشت. بهمنی نخستین شعر خود را در سال ۱۳۳۰، زمانی که تنها ۹ سال داشت، در مجله «روشنفکر» منتشر کرد. او در این دوران با فریدون مشیری، شاعر و سردبیر بخش ادبی این مجله، آشنا شد. از همان زمان، شعرهای او در نشریات مختلف منتشر شد و برخی بر این باورند که غزلهای بهمنی متأثر از سبک نیما یوشیج است. از سال ۱۳۴۵ بهمنی فعالیت خود را با رادیو آغاز کرد و برنامهای تحت عنوان «صفحه شعر» را با همکاری شبکه استانی خلیج فارس ارائه داد. او همچنین در سال ۱۳۷۴ با هفتهنامه «ندای هرمزگان» همکاری کرد و صفحهای با عنوان «تنفس در هوای شعر» را برای مخاطبان خود ایجاد کرد. بهمنی در سال ۱۳۵۳ به بندرعباس بازگشت و پس از انقلاب به تهران رفت. اما در سال ۱۳۶۳ مجدداً به بندرعباس بازگشت و از آن زمان تا کنون در همانجا سکونت دارد. او مدیر چاپخانه «دنیای چاپ بندرعباس» و انتشارات «چیچیکا» است. برخی از آثار برجسته او شامل:
باغ لال (١٣۵٠)
در بیوزنی (١٣۵١)
عامیانهها (١٣۵۵)
گیسو، کلاه، کفتر (١٣۵۶)
گاهی دلم برای خودم تنگ میشود (١٣۶٩)
غزل (١٣٧٧)
شاعر شنیدنی است (١٣٧٧)
عشق است (١٣٧٨)
نیستان (١٣٧٩)
کاسه آب دیوژن، امانم بده (١٣٨٠)
این خانه واژههای نسوزی دارد (١٣٨٢)
محمدعلی بهمنی در سال ۱۳۷۸ تندیس خورشید مهر را به عنوان برترین غزلسرای ایران دریافت کرد. در سال ۱۳۸۳، نکوداشتی به همت اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی هرمزگان برای او برگزار شد. از جمله کتابهایی که درباره او نوشته شده است، «لذت بهتزدگی» اثر بهروز ثروتیان است که به تحلیل شعرهای بهمنی میپردازد.