حافظ موسوی
-
قسمت 1: کودکی و پیشینه خانوادگی -
قسمت 2: دوران کاری -
قسمت 3: آثار ادبی -
قسمت 4: شعر و ادبیات- تعریف پذیری شعر -
قسمت 5: شعر و ادبیات- شعر چه چیزی به جهان اضافه میکند؟ -
قسمت 6: جهان بینی فردی- رابطه خیال و خلاقیت در عالم شعر -
قسمت 7: شعر و ادبیات- ویژگی های یک شعر ماندگار -
قسمت 8: شعر و ادبیات- غزل نو -
قسمت 9: جهان بینی فردی- تعریف عشق، معشوق و عاشق در شعر و ادب فارسی -
قسمت 10: شعر و ادبیات- تاثیرگذاری نثر سعدی بر نثر و زبان فارسی -
قسمت 11: شعر و ادبیات- تاثیرگذاری فردوسی بر حفظ زبان فارسی -
قسمت 12: شعر و ادبیات- از میان حافظ، فردوسی، مولانا و سعدی کدام را بیشتر میپسندید؟ -
قسمت 13: شعر و ادبیات- چرا شاعران بزرگ قرون هفتم و هشتم دیگر تکثیر نشدند؟ -
قسمت 14: شعر و ادبیات- سیر تحول شعر فارسی در قرن گذشته -
قسمت 15: شعر و ادبیات- تفاوت شعر نوی اکنون با گذشته -
قسمت 16: شعر و ادبیات- شعر پست مدرن -
قسمت 17: شعر و ادبیات- درباره شعرگفتار -
قسمت 18: شعر و ادبیات- آیا هایکو را باساختارهای شعر فارسی همسو میبینید؟ -
قسمت 19: شعر و ادبیات- شعر ساده و پیچیده -
قسمت 20: زنان و شعر- بی پروایی زنان شاعر در بروز عواطف -
قسمت 21: زنان و شعر- نقاط قوت و ضعف آثار پروین اعتصامی، فروغ فرخزاد، سیمین بهبهانی و طاهره صفارزاده -
قسمت 22: زنان و شعر- وضعیت کنونی شعر زنان -
قسمت 23: زنان و شعر- در میان زنان شاعر کذام را بیشتر میپسندید؟ -
قسمت 24: زنان و شعر- فروغ فرخزاد -
قسمت 25: شعر و ادبیات- چرا شاعری به عنوان یک حرفه تثبیت نشده است؟ -
قسمت 26: شعر و ادبیات- آیا اشعار امروز منعکس کننده مسائل روز است؟ -
قسمت 27: شعر و ادبیات- با چه هنرمندان و ناشرانی بیشتر ارتباط داشته اید و دارید؟ -
قسمت 28: شعر و ادبیات- سیر تحول نقد ادبی از دهه 40 تا کنون -
قسمت 29: شعر و ادبیات- رضا براهنی -
قسمت 30: شعر و ادبیات- وضعیت کنونی نقد شعر در ایران -
قسمت 31: شعر و ادبیات- وضعیت ترانه های امروزی -
قسمت 32: شعر و ادبیات- جایزه شاملو -
قسمت 33: شعر و ادبیات- سهم جامعه ادبی ایران از ادبیات امروز جهان -
قسمت 34: تجربیات و روش های کاری- در سرودن شعر بیشتر تحت تاثیر کدام شاعر بوده اید؟ -
قسمت 35: تجربیات و روش های کاری- به کدامیک از دوران کاریتان تعلق خاطر دارید؟ -
قسمت 36: تجربیات و روش های کاری- طبع آزمایی در قالب های شعری دیگر -
قسمت 37: تجربیات و روش های کاری- مفهوم انسان در اشعار شما -
قسمت 38: تجربیات و روش های کاری- نقطه پایانی شعر برای شما کجاست؟ -
قسمت 39: تجربیات و روش های کاری- بهترین توصیه ای که به شما به عنوان یک شاعر شده است؟ -
قسمت 40: تجربیات و روش های کاری- غیر از سرودن شعر چه فعالیت های دیگری دارید؟ -
قسمت 41: جهان بینی فردی- تفاوت دنیی خیال و واقعیت -
قسمت 42: تجربیات و روش های کاری- بزرگترین چالش به عنوان شاعر -
قسمت 43: تجربیات و روش های کاری- نقش ادبیات کلاسیک ایران در پرورش ذهن و ایجاد خلاقیت -
قسمت 44: تجربیات و روش های کاری- پایداری و استمرارتان را مدیون چه میدانید؟ -
قسمت 45: تجربیات و روش های کاری- سیر تحول فکری -
قسمت 46: تجربیات و روش های کاری- برنامه روزانه -
قسمت 47: تجربیات و روش های کاری- مواجهه با نقد منفی -
قسمت 48: تجربیات و روش های کاری- آثار کدام شاعر یا نویسنده شما را سر ذوق می آورد؟ -
قسمت 49: تجربیات و روش های کاری- اخیرا چه آثاری را دنبال کرده اید؟
بیوگرافی خودنگاره ی حافظ موسوی:
من ۱۵ اسفند سال ۱۳۳۳ در رودبار در یك خانواده ی متوسط
الحال متولد شدم. پدر و برادر بزرگ ترم به شعر و ادبیات علاقه مند بودند و طبیعتا
زمینه های خانوادگی در گرایش من به شعر بی تأثیر نبوده است و بعدش این گرایش بیش
تر شد.
شهر ما، شهر كوچك و بدون
امكاناتی بود. تا سال ۴۷ یا ۴۸، شهر ما حتا یك
كتابخانه نداشت كه در همین سال ها، كتابخانه ای از سوی كانون پرورش فكری كودكان و
نوجوانان ایجاد شد كه فرصتی بود برای ما به عنوان كسانی كه دغدغه ی شعر و ادبیات
داشتیم. در این كتابخانه ما گروه روزنامه نگاری تشكیل دادیم. اولین گروه شعر را با
بچه های كتابخانه تشكیل دادیم و یك كتابدار بافرهنگ و با اندیشه ی مثبت داشتیم كه
بسیار بیش تر از آن چه وظیفه اش ایجاب می كرد، به ما كمك می كرد. سپس یك گروه ادب
با دوستانم در رودبار تشكیل دادیم با نام گروه ادبی «نیما» كه شب شعرهای منظم در
آن جا برگزار می شد و بعد من برای ادامه ی تحصیل به تهران آمدم.
من سال ۵۶ به تهران آمدم و در دانشگاه ملی، زبان
و ادبیات فارسی خواندم، بعد انقلاب فرهنگی شد و بعد هم در تهران ماندگار شدم.
اوایل دهه ی ۶۰، كشور در شرایط ویژه ای بود تا این
كه دوباره مطبوعات جدیدی پا به عرصه گذاشتند و «دنیای سخن»، «تكاپو» و «گردون»
منتشر شدند. در همین سال ها بود كه من اولین مجموعه ی شعرم را با یك وقفه در چهل
سالگی در سال ۷۳ با نام «دستی به شیشه های مه گرفته ی
دنیا» منتشر كردم. شانسی هم نصیب این مجموعه شد كه مورد استقبال قرار گرفت و جایزه
ی «گردون» را از آن خود كرد.
بعد از آن در همان سال های دهه ی ۷۰ با جمع
دوستانم گروه شعری را تشكیل دادیم كه بعدا به شاعران دهه ی ۷۰ معروف شد. بعد
از درگذشت منوچهر آتشی، اداره ی كارگاه شعر «كارنامه» را بر عهده گرفتم و با
هنرجویان این كارگاه، مجله ی شعر «وازنا» را راه انداختیم.
من سال ۵۶ كه به تهران آمدم، جامعه ی آن سال ها
به شدت درگیر التهاب های سیاسی بود و تحولات سیاسی كل جامعه، محیط های دانشجویی و
روشنفكری را به تلاطم وارد كرده بود و ادبیات هم در همان راستا معنا پیدا می كرد و
تا دوره ی بعد از جنگ، شرایط مناسب برای فعالیت ادبی فراهم نبود.
در اواخر دهه ی ۶۰ فضا باز شد. روزنامه هایی منتشر شد و
دهه ی ۷۰ سرآمدی برای ادبیات بود. ادبیات با گذراندن یك سری تجربه های جدی و
گاه پرتناقض، از دوره ی نیما كه سیر مدرنیسم آغاز شده بود، تا دهه ی ۶۰ ادامه پیدا
كرد. در دهه ی ۷۰ با پیشگامی شعر، تحولی جدی در ادبیات
رخ داد و موج دوم مدرنیسم شكل گرفت. در این دوره دانشگاه ها فعال بودند. حضور
مطبوعات و جریان های روشنفكری در این سال ها پررنگ بود و این عوامل در كنار هم
فضای زنده ای ایجاد كرده بود كه به گمان من، هنوز هم هست و در این دهه، به درستی
مورد ارزیابی قرار نگرفته است.
من در ۲۰ ـ ۳۰ سال گذشته، به دلیل شرایط، مانند
بسیاری دیگر، انواع و اقسام كارها را كرده ام. دوره ای كارهای مالی و حسابداری
كردم و بعد به سوی كارهای تبلیغات و گردشگری كشیده شدم. در حاشیه هم با مطبوعات و
مجلات همكاری داشتم، تدریس در حوزه ی شعر را داشته ام و همواره من و امثال من
مجبور بوده ایم در كنار شعر، كارهای دیگری را به اجبار انجام دهیم. اما آدم باید
خوش شانس باشد كه فضای كارش نزدیك به ادبیات باشد و برای من این خوش شانسی وجود
داشت.
من شعر را مانند دیگر شاعران غریزی شروع كردم.
فرهنگ ایرانی هم بسیار آماده است كه انسان احساسات و عواطفش را در قالب شعر بیش تر
ببرد. اما جایی در شعرم احساس می كنم تعقل بیش تر است. رویكرد اجتماعی در شعر نسل
ما زیاد است و شعر من هم در سال های دهه ی ۵۰ و ۶۰ از تحولات اجتماعی متأثر بوده است.
آن چه دیگران درباره ی شعر من گفته اند، این است
كه در یك دوره نوعی طبیعت گرایی دارد؛ نه از جنس رمانتیسم؛ بلكه از جنس نوعی بیان
شعری از مسائل ساده. من هرگز شیفته وار به سراغ جریان های نو و فضاها نرفته ام و
سعی كرده ام با احتیاط حركت كنم.
هر دوره ای یكی از شعرهایم برایم جاذبه داشته؛
اما شعری كه همواره برایم جالب بوده، شعر اول مجموعه ی « سطرهای پنهانی» است كه
این شعر انعكاس گسترده ای پیدا كرد و برای خود من فارغ شدن از یك رؤیا و كابوس
بیست بیست وپنج ساله بود و بر این گمانم كه دوره ای جدید را در كار من ایجاد كرد.
این برایم راحت تر است كه بگویم از هر مجموعه ، از كدام شعرها راضی نیستم. اگر
«شعرهای جمهوری» را الآن می نوشتم، برخی شعرها را با فشردگی بیش تری می نوشتم. از
میان مجموعه ی اول هم ۱۰ تا ۱۵ شعر آن هنوز مرا راضی می كند.
- کتابشناسی:
دستی به شیشههای مه گرفته دنیا، برنده جایزه گردون - سطرهای پنهانی
- شعرهای جمهوری
- زن، تاریکی، کلمات
- خرده ریز خاطرهها و شعرهای
خاورمیانه
- مادیان سیاه
- حالا حکایت هدهدها
- واژههای من
- محاکمه در سکوت و مکالمه غیابی
- پانوشتها در نقد و بررسی آراء نیما یوشیج
- لولی وش مغموم (زندگی، شعر و اندیشه مهدی اخوان
ثالث)
- دعاکنید سطرهای عاشقانه از یادمان نرود
(گزینه اشعار غنایی)
- فرهنگ مدارا (مقالاتی در باب ادبیات و
فرهنگ)
- آنتولوژی شعر اجتماعی ایران
- مجموعه اشعار ، انتشارات نگاه
- گرینه اشعار ، انتشارات مروارید
- قصهٔ پاییز و نهال هلو